قسمت اول
امام صادق(ع) طی روایتی به جزئیات علائم و مفاسدی که در آستانه انقلاب مهدی فراگیر جامعه بشری می گردد اشاره نموده اند که گویی این پیشگویی ها مربوط به همین قرن حاضر است:
1. آنگاه که دیدی حق مرده و اهل حق از میان رفتند.
2.و دیدی که ستم همه جا را گرفته است.
3.و دیدی که قرآن فرسوده شده و بدعتهایی از روی هوا و هوس در مفاهیم آن آمده است.
4.و دیدی که دین بی محتوا شده، همانند ظرفی که آن را واژگون نمایند.
5.و دیدی که اهل باطل بر اهل حق بزرگی جویند.
بقیه در ادامه مطلب
از دیگر تصاویر در ادامه مطلب دیدن کنید.
بعد از نماز عشا توی مسجد نشسته بودم سر جلسه گروهی و داشتم مطلبی را برای بچه های اول راهنمایی که دور تا دورم نشسته بودند توضیح می دادم. همه حواسشان جمع بود الا یکی که محو نوشته ی دیوار پشت سرم شده بود.
انگار نه انگار که نشسته است توی جلسه، خیره شد بود به نوشته. جلسه که تمام شد برگشتم ببینم روی دیوار چه نوشته است که این پسر را محو خودش کرده. دیدم درست پشت سرم کاشی کاری داخلی مسجد است، منقش به اسامی و تاریخ ولادت و شهادت معصومین ع.
رو کردم سمتش با سوالی که توی چهره ام موج می زد، وقتی تعجب مرا دید لبخندی زد و در حالی که با دست اشاره می کرد گفت:
"آقا این قدر حال می کنم وقتی اینو می بینم" اشاره ی دستش را که دنبال کردم دیدم روی دیوار مقابل تاریخ شهادت امام زمان (عج) نوشته شده :
"ایشان زنده اند و در پرده ی غیبت به سر می برند"
وقتی خداحافظی کرد و رفت، برگشتم و دوباره به آن جمله نگاه کردم.
حق داشت کل جلسه را محو همین یک جمله باشد!
احمد بن اسحاق مي گويد : خدمت حضرت امام عسکري ع آمدم و خواستم در مورد جانشيني ايشان صحبت کنم .
حضرت بدون پرسش من فرمود : «اي احمد ، همانا خدا از وقتي که حضرت آدم ع را آفريده ، زمين را از حجتي خالي نگذاشته است و تا قيامت به وسيله ي حجت او ، بلادفع مي شود و باران مي بارد و برکات نازل مي شود». عرض کردم : «اي فرزند رسول خدا! جانشين شما چه کسي است ؟» . او با شتاب به درون خانه رفت . پسري سه ساله ، که مانند ماه تمام نوراني بود ، بر روي دوش خود آورد و فرمود : «اي احمد ، اگر تو نزد خدا و حجت او گرامي نبودي ، به تو نشانش نمي دادم . او همنام رسول خدا صلاواة الله علیه و آله و هم کنيه ي او و کسي است که زمين را پر از عدل مي سازد. مثل او ، مثل خضر است و ذوالقرنين . به خدا او غايب مي شود و در زمان غيبت او ، نجات نمي يابد ، مگر کسي که خدا را بر اعتراف به امامت او ثابت قدم بدارد و موفق سازد که براي تعجيل در فرج او دعا کند ». عرض کردم : «آيا نشانه اي دارد که من دل من به او مطمئن شود؟». در اين وقت ، آن کودک با زبان عربي فصيح گفت : «منم بقيه الله در زمين ، همان که از دشمنان خدا انتقام مي گيرد ، اي احمد ، پس از مشاهده ي من ، دنبال اثر نگرد»
منبع : اکمال الدين ، ص384.
مادری رفت خدمت امام صادق ع. گفت پسرم خیلی وقت است از مسافرت برنگشته خیلی نگرانم...
حضرت فرمود صبر کن پسرت برمی گردد... رفت و چند روز دیگر برگشت و گفت پس چرا پسرم برنگشت...
حضرت فرمود مگر نگفتم صبر کن؟ خب پسرت برمی گردد دیگر... رفت اما از پسرش خبری نشد... برگشت؛ آقا فرمود مگر نگفتم صبر کن؟ دیگر طاقت نیاورد... گفت آقا خب چقدر صبر کنم؟...... نمی توانم صبر کنم..... به خدا طاقتم تمام شده...
حضرت فرمود برو خانه پسرت برگشته... رفت خانه دید واقعاً پسرش برگشته...
آمد پیش امام صادق، آقا جریان چیست؟
نکند مثل رسول خدا به شما هم وحی نازل می شود؟...
آقا فرموده بود به من وحی نازل نشده اما:
«عِند فناءِ الصّبر یأتی الفَرج.....»
صبر که تمام بشود فرج می آید...
این راه رسیدن به فرج است.
باید بیتاب مهدی فاطمه شویم...
اللهم عجل لوليك الفرج
وسائل الشیعة، جلد ۱۵، باب استحباب الصبر فی جمیع الاُمور، حدیث ۲۰۴۶۶۲
از تصاویر دیگر در ادامه مطلب
دیدن کنید
از دیگر تصاویر در ادامه مطلب
دیدن کنید
نامه امام زمان (عج) به جمعی از مردم قم
روزی میان ابن ابي غانم قزويني و جماعتي از شيعيان درباره فرزند امام حسن عسکري (ع) بحث شد. ابن ابي غانم مي گفت: حضرت امام حسن عسکری(ع) رحلت فرمودند و در آن زمان اولادي نداشتند. سپس آنها نامهاي به حضرت مهدی(ع) در اين خصوص نوشتند و مسئله را بیان کردند. جواب نامه آنها بخط آن حضرت بدين مضمون صادر گشت:
بسم الله الرحمن الرحيم
خداوند ما و شما را از فتنه ها نگاهدارد و به ما و شما روح يقين موهبت کند، و از سوء عاقبت باز دارد.
خبر ترديدي که گروهي از شما در امر دين نموده ايد، و شک و تحيري که درباره صاحبان امر خود به دل آنها راه يافته است، به من رسيد، ما از اين موضوع بخاطر شما غمگين شديم نه بخاطر خودمان و درباره شما ناراحت شديم نه درباره خودمان.
بقیه در ادامه مطلب
بازگشت سالار شهیدان به دنیا
«قبر شکافته می شود»(1)؛ مردی میانه قامت، در کمال تعادل، از میان خاک بیرون می آید. سرش را تکان می دهد و «از سر و صورت خاک می تکاند.»(2) از نور چهره اش، فضا روشن می شود (3)؛ آنگاه فضای کربلا را فریاد «لبیک یا حسین(علیه السلام)» پُر می کند. امام، یاران و یاران یاران، گرد هم می آیند؛ درست همان زمانی که دروازه های آسمان گشوده می شود و به فرمان خداوند، به فرماندهی جبرئیل امین(ع)، لشکری از فرشتگان به سوی حسین بن علی(ع) می شتابند.(4) واقعه رخ می نماید: این است بازگشت حسین شهید(ع) به دنیا.
«نخستین کسى که در رجعت از قبر بیرون مى آید و خاک از سر و روى خود می تکاند، حسین بن على است که با هفتاد و پنج هزار نفر برانگیخته می شوند. چنان که خداوند می فرماید:
«و مردم با ایمان را در زندگى دنیا و در روزى که شهیدان برمى خیزند یارى مى کنیم. روزى که عذر ستمگران سودى به حال آنها ندارد. لعنت خدا بر آنها باد و بدعاقبتی دارند.»(5)
این سخنی است که بارها و بارها با شکل های مختلف، از زبان امامان ما(علیهم السلام)، شنیده و در کتابهای حدیثی و تاریخی ثبت و ضبط شده است. بازگشت امام حسین(ع) و یاران شهیدشان در دشت کربلا، یکی از موضوعاتی است که در میان شیعیان، جا افتاده و اختلاف نظری در آن نیست.
بقیه در ادامه مطلب
شباهت های بهار و دوران ظهور
بخش2
زمان تمرین برای این رشد عقلانی، فکری و معنوی دوران غیبت است. دوران غیبت دوران تمرین برای اطاعت است. دوران رشد معرفتی است. در این زمان باید فضای معرفتی ما کامل شود. یعنی عشق و علاقه ما نسبت به امام باید در این دوران شکل بگیرد و ایجاد شود. ما همانگونه که آمدن بهار را به دلیل زیبایی، رحمت و شور و نشاط آن انتظار می کشیم، این دیدگاه را می بایست در موضوع فرج و ظهور امام مان عج نیز حاکم کنیم.
بقیه در ادامه مطلب