در تمام فرقه ها و مذاهب اسلامي، کم و بيش سرانجام سعادتمند بشر پيش بيني شده است. [5]
در متون زرتشتي (از آيينهاي باستان) به صراحت از دوره طلايي بشر
در پايان جهان ياد شده که به آشوبها و بلاهاي بسيار مسبوق ميگردد
و با ظهور واپسين منجي (سوشيانس) محقّق ميشود. [6] در آيين هندوان نيز
هر دوره انساني به چهار قسمت تقسيم شده که قسمت چهارم آن، مظهر غروب
و افول تدريجي معنويت اوّليه است و از آن، به عصر ظلمت Yuga Kali تعبير ميشود؛
سپس منجي بشر ظاهر شده و با فروپاشي جوامع انساني و از بين رفتن
شرارتها، دوره اي نو آغاز ميگردد. [7] در متون بودايي نيز از اين دوره، سخن به ميان آمده است. [8] .
در اديان ابراهيمي - بيش از آيينها و مکاتب ديگر - بر دوره طلايي بشر
در پايان تاريخ، تأکيد شده است. در عهد عتيق، برقراري سعادت و
عدالت در سرتاسر جهان پيش بيني شده که به وسيله «مسيح» محقّق ميشود. [9]
در عهد جديد نيز به اين مطلب پرداخته شده [10] و مکاشفه يوحنا به طور کامل
به حوادث ناگوار آخِرُالزّمان، اختصاص يافته و در پايان آن، به برقراري
صلح و آرامش جهان تحت حاکميت مؤمنان اشاره شده است. [11]
در ميان مکاتب بشري، پيشبيني «مارکس» از مدينه کمونيستي همراه با کمون نهايي
ايجاد شده، تصويري از جامعه بي طبقه و بي نياز از دولت را ارائه ميدهد. [12]
پيشبيني هاي «رنه گنون» (عبدالواحد يحيي) از افول و فروپاشي تمدّن مادّي غرب و ظهور مجدّد
حقّ و حقيقت - که با نظر به داده هاي آيينهاي باستان و اديان ابراهيمي
ارائه شده - خبر ميدهد. [13] نظريّه پايان تاريخ «فوکوياما» پيروزي نهايي نظام غربي
و حاکميّت ابدي آن بر سرتاسر جهان را پيشبيني کرده است [14] و نظريّه
«برخورد تمدّنها» از «هانتيگون» جنگ جهاني تمدّنها و نظم جهاني نوي بر
اساس مرزهاي تمدّني را در پايان اين دوره از جهان، پيشبيني ميکند. [15] .
پی نوشت ها:
[1] تاريخ ابن خلدون، ج 1، ص 303.
[2] نجاتبخشي در اديان، ص 13 و 14؛ علي و پايان تاريخ، ص 25 - 15.
[3] هزارهگرايي، ص 25.
[4] نجاتبخشي در اديان، ص 13 و 14.
[5] قيام و انقلاب مهدي، ص 5.
[6] اوستا، گاهان، يسنه 46، ب 3 و يَشتها، ارديبهشت، ب 17 - 10 و فروردين، ب 129؛ نجاتبخشي در اديان، ص 71-3.
[7] بحران دنياي متجدّد، ص 1 و اوپانيشاد، ص 774 - 772 و 737.
[8] بودا، ص 518 و 519 علي و پايان تاريخ، ص 23.
[9] کتاب مقدّس، اشعياء 11 و 12، يوئيل 3 و 4، زکريا 9، دانيال 44 :2، و 13 :7 و 27.
[10] کتاب مقدّس، متي 44 - 15 :24، و رسل 21 - 17 :2.
[11] کتاب مقدّس، مکاشفه يوحنا 22 - 4؛ نجات بخشي در اديان، ص 133 - 113.
[12] مارکس و مارکسيسم، ص 94 - 91.
[13] بحران دنياي متجدّد، ص 154 و105 و55 و20 و2 و 186؛ علائم آخِرُالزّمان، ص 200 و199 و188 و 318.
[14] «پايان تاريخ و آخرين انسانها» مجله اطلاعات سياسي و اقتصادي، ص 22.
[15] برخورد تمدّنها و بازسازي نظم جهاني، ص 485 و 516.